کاربری جاری : مهمان خوش آمدید
 
خانه :: شعر
موضوعات

اشعار



شهادت امام جعفر صادق علیه‌السلام

شاعر : علی صالحی     نوع شعر : مرثیه     وزن شعر : فاعلاتن مفاعلن فعلن     قالب شعر : چهارپاره    

خـسـتـه و ســالخــوردۀ ايــام            ديـگـر از پا به بـسـتر افـتاده

به زمستان رسـيـده پائـيـزش            گــل يـاسـي كه پـرپـر افـتاده


******

لحـظۀ آخـر است و در بستر            گـاه بـا گـريـه گـاه با لـبخـنـد

تلخ و شيـرين تمام خاطـره‌ها            از بـرش مي‌روند و مي‌آيـنـد

******

آه از آن لحظه‌ای كه نامردی            با لگـد دربِ خانه را وا كرد

ناگـهــان در مـيــان دود آقــا            يادی از روضه‌های زهرا كرد

******

زير لب شـكـوه دارد از دنـيا            چه كسی ديده در سياهيِ شب

دست بـسـته پـيـاده پـيـری را            بــدوانــنــد در پــيِ مــركـب

: امتیاز
نقد و بررسی

ابیات زیر به دلیل مغایرت روایی و مستند نبودن حذف شد؛ در شهادت امام صادق علیه السلام چند نکته را باید توجه کرد ۱ـ واقعۀ احضار امام توسط منصور و به واسطۀ ابن ربیع در بغداد اتفاق افتاده است نه مدینه ۲ـ این موضوع مدتها قبل از مسمومیت و شهادت امام بوده و هیچ ارتباطی به موضوع شهادت امام علیه السلام ندارد ۳ـ موضوع سجاده از زیر پای امام علیه السلام کشیدن؛ به دیوار خوردن؛ تازیانه زدن ؛ به زمین افتادن؛ پیچیدن امامه به دور گردن امام علیه السلام؛ فحاشی ابن ربیع به حضرت زهرا و ... صحیح نیست و مغایر روایات معتبر است ۴ـ موضوع آتش زدن امام صادق علیه السلام به دستور منصور و توسط حاکم مدینه نیز مدتها قبل از شهادت حضرت بوده و ارتباطی به شهادت امام علیه السلام ندارد. جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همینجا کلیک کنید.

بعــد يك عـمـر آخر پـيــري            چه بلايي‌ست آمده به سرش

چه شده هر نفس برون ريزد            از دهان پاره پاره‌ي جگرش

******

يادش آيد ز روزگار چه قدر            سختي و زحمت و بلا ديده

بارها خــانــه زنــدگيّ‌اش را            در هـجـومي ز شعله‌ها ديده

******

آه از آن لحظه‌اي كه نامردي            با لگد دربِ خانه را وا كرد

ناگـهــان در مـيــان دود آقا            يادي از روضه‌هاي زهرا كرد

******

قطره قطره گلاب اشكش را            بر روي خاك كوچه مي‌افشاند

خسته كه مي‌شد و زمين مي‌خورد            روضه‌هاي رقيه را مي‌خواند

شهادت امام جعفر صادق علیه‌السلام

شاعر : علی صالحی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : غزل

از كـار غــربـتـت گــره‌ای وا نـمي‌كـند           اين شـهــر، با دل تو مــدارا نـمـي‌كـند

اين شهر، زخم بي‌كسي‌ات را؛عزيز من           جــز بـا دوای زهـر مــداوا نــمي‌كـنـد


اين شهر، درميان خودش جز همين بقـيع           يك جـای امـن بـهـر تو پــيـدا نـمي‌كند

اين شهر، شهرِ شعله وهيزم به دستهاست           با آل فــاطــمـه به جـز اين تا نـمي‌كـند

ابـنِ ربيع پـست چـه آورده بـر سـرت؟           شــرم و حـيـا ز سِنّ تو گــويـا نمي‌كند

بـالای اسـب در پـيِ خـود مي‌كشـانـدت           رحـمـی به قـامـتِ خَـمَت امّـا نمي‌كـند

: امتیاز
نقد و بررسی

ابیات زیر به دلیل تحریفی بودن و مستند نبودن حذف گردید زیرا مغایر روایت های معتبر است؛ در شهادت امام صادق علیه السلام چند نکته را باید توجه کرد ۱ـ واقعۀ احضار امام توسط منصور و به واسطۀ ابن ربیع در بغداد اتفاق افتاده است نه مدینه ۲ـ این موضوع مدتها قبل از مسمومیت و شهادت امام بوده و هیچ ارتباطی به موضوع شهادت امام علیه السلام ندارد ۳ـ موضوع سجاده از زیر پای امام علیه السلام کشیدن؛ به دیوار خوردن؛ تازیانه زدن ؛ به زمین افتادن؛ پیچیدن امامه به دور گردن امام علیه السلام؛ فحاشی ابن ربیع به حضرت زهرا و ... صحیح نیست و مغایر روایات معتبر است ۴ـ موضوع آتش زدن امام صادق علیه السلام به دستور منصور و توسط حاکم مدینه نیز مدتها قبل از شهادت حضرت بوده و ارتباطی به شهادت امام علیه السلام ندارد. جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همینجا کلیک کنید.

اينجا اگر كسي به ســوي خانه‌ات رود          در را به غير ضرب لگد وا نمي‌كند

تا مي‌خوري زمين به تو لبخند مي‌زند          اصـلاً رعـــايت رَمَـقـت را نمي‌كـنـد

زخم زبانش از لب شمشير بدتر است          يك ذرّه احـتـرام به زهـــــرا نمي‌كـند

شهادت امام جعفر صادق علیه‌السلام

شاعر : محمود ژولیده نوع شعر : مرثیه وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن قالب شعر : غزل

بارهـا سیـنـه ســوزان مرا سـوزانـدنـد            وقت و بی وقت دل و جان مرا سوزاندند

هر شب و نیمه شب آزار دلـم میـدادند            در خـفا قـلـب پریـشان مرا سـوزانـدند


پـا بـرهـنـه برده بـودنـد مرا از حـرمم            حُـرمت پیری و عـنوان مرا سوزاندند

من به دنبال سر اَستَـرشان ذکـر به لب            سوز ذکـر لب عطشان مـرا سوزاندند

گر چه دیدند که بر کرب و بلا میگریم            بـاز هـم دیـده گـریـان مـرا سـوزانـدند

به خدا بر جگرم زهـر جـفا مرهم بود            گرچه از کـینه دل و جان مرا سوزاندند

: امتیاز
نقد و بررسی

ابیات زیر به دلیل مستند نبودن و مغایرت روایی حذف گردید؛ در شهادت امام صادق علیه السلام چند نکته را باید توجه کرد ۱ـ واقعۀ احضار امام توسط منصور و به واسطۀ ابن ربیع در بغداد اتفاق افتاده است نه مدینه ۲ـ این موضوع مدتها قبل از مسمومیت و شهادت امام بوده و هیچ ارتباطی به موضوع شهادت امام علیه السلام ندارد ۳ـ موضوع سجاده از زیر پای امام علیه السلام کشیدن؛ به دیوار خوردن؛ تازیانه زدن ؛ به زمین افتادن؛ پیچیدن امامه به دور گردن امام علیه السلام؛ فحاشی ابن ربیع به حضرت زهرا و ... صحیح نیست و مغایر روایات معتبر است ۴ـ موضوع آتش زدن امام صادق علیه السلام به دستور منصور و توسط حاکم مدینه نیز مدتها قبل از شهادت حضرت بوده و ارتباطی به شهادت امام علیه السلام ندارد. جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همینجا کلیک کنید.

سر سـجـاده اهـانت بـه نـمـازم کـردنـد             بر لـبـم آیه قــرآن مــرا سـوزانـدنـد

ناسزا پیش دو چشمم که به مادر گـفتند              به خدا عـزت جانان مرا سوزاندند

از غم مادر خود بی سر و سامان شده ام            که به کوچه سر و سامان مرا سوزاندند

شهادت امام جعفر صادق علیه‌السلام

شاعر : میثم میرزایی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : غزل

تو غیر جود نکردی، ولی جفا کردند            چقدر خون به دلت قـوم بی حیا کردند

تو مثل فاطمه در حقشان دعـا کردی            شـبـیـه فـاطـمـه حـق تـو را ادا کردند


کشند آتش و انگار کارشان این است            درست با تو شـبـیه سـقـیـفـه تا کردند

تو را بدون عبا دست بسته می بردند            مـیـان راه نـدانـم چـه بـا شـمـا کـردند

چه بی مـلاحظه بـودنـد آن سیـه دلها            مـگـر رعـایت قـدّ خـم تو را کـردند؟

نصیب تو شده جامی ز زهر، آقا جان            چگـونـه درد غـریـبـی تو دوا کـردند

قـرار بود تو هم شـاه بی حـرم باشی             تو را گریز غزل سمت مجتبی کردند

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما پیشنهاد می‌کنیم به منظور انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.

نصیب تو شده جامی ز زهر،آقا جان            چگونه درد غریبی ت را دوا کردند

زمزمه ای مناجات با خدا

شاعر : ناشناس نوع شعر : زمزمه وزن شعر : قالب شعر : غیرکلاسیک (سرود،زمزمه،نوحه)

من آمـدم ای بـا وفـا الهی           بار دگر خواندی مرا الهی

یا ذالکـرم لبـیـک یا الهی           اغـفــر  لنا  ذنـوبـنــا  الهی


   اغفر لنا ذنوبنا الهی

من در وفای تو وفا نکردم            حتی سر سفره حیا نکردم

  تو خواندی و من اعتنا نکردم           افتاده ام از معصیت به چاهی 

      اغفر لنا ذنوبنا الهی 

در من چه دیدی، زشتیم ندیدی      با این همه پستی مرا خریدی

      ناز من آلوده را کشیدی                بنگر مرا در فرط بی پناهی 

    اغفر لنا ذنوبنا الهی

طوری تو با این بنده تا نمودی      گویا که تو از من حیا نمودی

خوابیدم و جایم دعا نمودی        خواهم ز درگاه تو اشک و آهی

  اغفر لنا ذنوبنا الهی

در شام غم، مهتاب من نیامد            خورشید عالم تاب من نیامد

آقا شبی در خواب من نیامد            مولا کجا و عبد رو سیاهی

                          اغفر لنا ذنوبنا الهی

آیین و ذکر دعو تت حسین است         موج محیط رحمتت حسین است

مجرای لطف و نعمتت حسین است       بر کشته ی گودال قتلگاهی

           اغفرلنا ذنوبنا الهی 

: امتیاز

سینه زنی حضرت زهرا (س)

شاعر : کریمی نوع شعر : سینه زنی وزن شعر : - قالب شعر : غیرکلاسیک (سرود،زمزمه،نوحه)

پخش سبک

بارون ، بارون ، بارون   ـــ    چشمها از غم تو گریون  ـــ  لبهامون برا تو میخونه

( وای، وای ، مادر ای مادر                وای مادر ای مادر ، وای مادر ای مادر) «۲ »


ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

تو بستر ببین مادر خمیده                    نفس می کشه بریده بریده  «۲ »

می ترسم خزون بشه ،  می ترسم بهار نشه                           می ترسم که مادرم، خوابیده بیدار نشه  «۲»

گریه آهسته آهسته  ــ  مادر خواب ، مادر خواب « ۲»

بارون ، بارون ، بارون   ـــ    چشمهامون برا تو گریون  ـــ  لبهامون برا تو میخونه

( وای، وای ، مادر ای مادر                وای مادر ای مادر ، وای مادر ای مادر) «۲ »

***********************************

غم داغ تو، تمومی نداره                دیگه موندنت دوامی نداره «۲»

پژمرده شده همه، گلهای توی باغچمون                          شب تا صبح بهت میگم ، امشب هم با من بمون

ابر تار گونه ات پر بارون  ــ  التهاب بازوت بی در مونه ــ  از تب بی تابی، چشمات خون «۲»

 گریه آهسته آهسته  ــ  مادر خواب ، مادر خواب « ۲»

 بارون ، بارون ، بارون   ـــ    چشمهامون برا تو گریون  ـــ  لبهامون برا تو میخونه

( وای، وای ، مادر ای مادر                وای مادر ای مادر ، وای مادر ای مادر) «۲ »

***********************************

دیشب باز تو خواب ، ناله می کشیدی             می گفتی نزن ، خواب کی رو دیدی «۲»

کاش می شد برا خودت یه دفعه دعا کنی               چه جوری دلت میاد زینبت رو رها کنی «۲»

رنگ و بوی خونه خشک و زرد ــ روز و شب هم مثل آه و درد  ـــ موندن تو بستر پیرت کرده

گریه آهسته آهسته  ــ  مادر خواب ، مادر خواب « ۲»

 بارون ، بارون ، بارون   ـــ    چشمهامون برا تو گریون  ـــ  لبهامون برا تو میخونه

( وای، وای ، مادر ای مادر                وای مادر ای مادر ، وای مادر ای مادر) «۲ »

***********************************

: امتیاز

شهادت امام جعفر صادق علیه‌السلام

شاعر : احسان محسنی فرد نوع شعر : مرثیه وزن شعر : فاعلاتن مفاعلن فعلن قالب شعر : چهارپاره

اشک غربت به چشم های فلک            رخـت مــاتـم بـه قــامت دنـیـا

بـوی شـهــر مـدیـنـه پـیـچـیــده            بین هر کـوچه از بهشت خـدا


*******

بــوی غـربت هـمـیـشـه می آیـد            از سر قـبـر بی چـراغ کـسـی

دل تـنـگ مـدیـنــه مـی ســوزد            از تب شـعـلـه های داغ کـسی

*******

جــان عـالـم فـدای قـبــری کـه            غیر خورشید سایه بانش نیست

نه ضریـحی نه سـقـف آیـنـه ای            بر سرش غـیر آسمانش نیست

*******

دل من بـاز روضـه می خـوانـد            روضـۀ غــربـت شـقــایـق را

روضۀ حـرمت و شکـسـتن آن            روضۀ گـریه هـای صـادق را

*******

روضه ای را که باز می خواهند            پـرِ پــروانــه را بـسـوزانـنــد

اصـلا انـگـار عـادت آنهـاسـت            نیـمـه شب خانه را بـسـوزانند

*******

نه عـبـایی به روی دوشت بود            پا بـرهـنـه ز خـانـه ات بُـردند

ای محاسن سفـیـد شهر رسـول            خون دل اهل خانه ات خوردند

*******

ارث آن مــادری که در کوچه             صورتش در هجوم سیلی بود

بعد از آن ضربه سخت وا میشد            پلک هایی که شد سیاه و کبود

*******

ولــی آقــا خــیــالـتــان راحـت             بین آن کـوچه ظـلم بـاطل شد

مـعـجـر مــادر زمـیـن خـورده            بین صورت و دست حائل شد

*******

گرچه بـردند وحـشـیـانه تـو را            تـازیـانـه نـخـورد هـمـسـر تو

خـانه ات را اگر چه سـوزانـدند            زخـم خـاری نـدیـد دخـتـر تو

: امتیاز
نقد و بررسی

ابیات زیر به دلیل مغایرت روایی و مستند نبودن حذف شد؛ در شهادت امام صادق علیه السلام چند نکته را باید توجه کرد ۱ـ واقعۀ احضار امام توسط منصور و به واسطۀ ابن ربیع در بغداد اتفاق افتاده است نه مدینه ۲ـ این موضوع مدتها قبل از مسمومیت و شهادت امام بوده و هیچ ارتباطی به موضوع شهادت امام علیه السلام ندارد ۳ـ موضوع سجاده از زیر پای امام علیه السلام کشیدن؛ به دیوار خوردن؛ تازیانه زدن ؛ به زمین افتادن؛ پیچیدن امامه به دور گردن امام علیه السلام؛ فحاشی ابن ربیع به حضرت زهرا و ... صحیح نیست و مغایر روایات معتبر است ۴ـ موضوع آتش زدن امام صادق علیه السلام به دستور منصور و توسط حاکم مدینه نیز مدتها قبل از شهادت حضرت بوده و ارتباطی به شهادت امام علیه السلام ندارد. جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همینجا کلیک کنید.

ای امام غریب من آن شب                 دشمنت داشت خنده سر میداد

با طنابی که بست دست تو را                تا کـشـیدند عمامه ات افتاد

*******

بین آن کوچه ای که باریک است               چه غم گریه آوری داری

از زمین خوردن تو فهمیدم                بی کسی ارث مادری داری

*******

گرچه بردند وحشیانه تو را                 خواهرت بین شهر دیده نشد

از عقب بی هوا به پنجۀ باد             موی طفلت دگر کشیده نشد

شهادت امام جعفر صادق علیه‌السلام

شاعر : قاسم نعمتی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : غزل

آتش کشد زبــانـه ز دور و بــرم خدا            خاکسـترش نشـسته به روی سرم خدا

پـور خـلـیـلم و وسـط شعـله ها اسـیـر            بـنـمـا اجـابـتی به دل مـضـطـرم خـدا


ای وای از تغافل اصحاب سینه چاک             این درد غربت است به جان میخرم خدا

دشمن غرور موی سپید مرا شکست             امـا کـسـی نـبـود شــود یــاورم خــدا

گـرچه کـسی نبـود تمـاشـا کـنـد مـرا             در فکر کوچه گردی آن خواهرم خدا

غـم های عـمه عـاقـبت انـداخـتم ز پـا            دیـدی که داغ غـربتـش آمد سـرم خدا

: امتیاز
نقد و بررسی

ابیات زیر به دلیل مغایرت روایی و مستند نبودن حذف شد؛ در شهادت امام صادق علیه السلام چند نکته را باید توجه کرد ۱ـ واقعۀ احضار امام توسط منصور و به واسطۀ ابن ربیع در بغداد اتفاق افتاده است نه مدینه ۲ـ این موضوع مدتها قبل از مسمومیت و شهادت امام بوده و هیچ ارتباطی به موضوع شهادت امام علیه السلام ندارد ۳ـ موضوع سجاده از زیر پای امام علیه السلام کشیدن؛ به دیوار خوردن؛ تازیانه زدن ؛ به زمین افتادن؛ پیچیدن امامه به دور گردن امام علیه السلام؛ فحاشی ابن ربیع به حضرت زهرا و ... صحیح نیست و مغایر روایات معتبر است ۴ـ موضوع آتش زدن امام صادق علیه السلام به دستور منصور و توسط حاکم مدینه نیز مدتها قبل از شهادت حضرت بوده و ارتباطی به شهادت امام علیه السلام ندارد. جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همینجا کلیک کنید.

بی دردسر به شخصیتم لطمه زد عـدو            مستانه خنده کرد به چشم ترم خدا

بیرون مرا چگونه ز خانه کشید و برد            پیداست از کبودی بال و پـرم خدا

وقتی که سوی چشم مرا ضرب او گرفت           دیدم چگونه خورد زمین مـادرم خدا

با دست بـسـتـه در نـظـر اهل خانه ام            یـاد آور شـکـسـتـگی حـیـدرم خـدا

شهادت امام جعفر صادق علیه‌السلام

شاعر : محمود ژولیده نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : قصیده

گـفـتـیـم با خجـالـت دل بعد بـوتـراب            معصوم دیگـری نـشود بستـه در طناب

دیدیم دست هرچه امام است بسته شد            شیعه چرا نمیرد از این شرم بی حساب


گفـتیم زهـر کین به امـامی نمی دهـند            دیـدیـم هر زمـان جـگـر دیگری کـبـاب

گفتیم شب، دگر مه نو سر برهنه نیست            دیـدیـم مــاه، پـای بـرهــنـه زنـد رکـاب

گفتیم بر سه ساله دگر زجر وغصّه نیست            دیدیم پیـر مرد شد از زجر و غصّه آب

گـفـتـیـم خـانـه را دگر آتـش نمی زنند            دیـدیم خانه سوخت دوباره در آن مذاب

آن سیل آتشین که ازآن کوچه شد شروع            تا کعـبه تا نرفـته بگـیـریـدش از شـتاب

تنها رســول اعـظـم اسـلام، با غضب            نگذاشت تا دوباره سر از خون شود خضاب

گـفـتـیـم شـیـعـه حـقّ ولـی را ادا کن            قـرن ها که دعـوتـتـان مـانـده بی جـواب

گفـتـیم دوره دورۀ غربت زدایی است            ماندیم و ماند غـربت هـر تربت خراب

سرداب و سامرا و بـقـیع تلّ خاک شد            انگـار رفـته امّـت قـالـو بـلی به خـواب

دیدیم و هیچ دم نزدیم این چه شیعگی ست            دشمن هر آنچه خواست روا داشت در نقاب

وهّابیت کمر به صف شیعه بسته است            تا در صفـوف شیعه کند طرح انشعاب

ما شـیـعـیـان صــادق آل مـحــمّــدیــم            سر خط گرفته ایم از آن مالک الـرقاب

تا کی نشـسته ایم و بگویـیم: ای دریغ            قــرآن نـاطـق است پـس پــردۀ حـجـاب

رهـبـر، سـران امّـت دین را پـیام داد            شـد در مــیــان عـالــم اسـلام، انـقـلاب

سستی به خویش راه نباید دهیم، هیچ            بـایـد کـنـیـم قــافــلــه را بـاز انــتـخـاب

از نهضت عدالت و از معنویّت است           ای شیعیان، دعای فـرج هست مستجاب

: امتیاز
نقد و بررسی

ابیات زیر به دلیل مغایرت روایی و مستند نبودن حذف شد؛ در شهادت امام صادق علیه السلام چند نکته را باید توجه کرد ۱ـ واقعۀ احضار امام توسط منصور و به واسطۀ ابن ربیع در بغداد اتفاق افتاده است نه مدینه ۲ـ این موضوع مدتها قبل از مسمومیت و شهادت امام بوده و هیچ ارتباطی به موضوع شهادت امام علیه السلام ندارد ۳ـ موضوع سجاده از زیر پای امام علیه السلام کشیدن؛ به دیوار خوردن؛ تازیانه زدن ؛ به زمین افتادن؛ پیچیدن امامه به دور گردن امام علیه السلام؛ فحاشی ابن ربیع به حضرت زهرا و ... صحیح نیست و مغایر روایات معتبر است ۴ـ موضوع آتش زدن امام صادق علیه السلام به دستور منصور و توسط حاکم مدینه نیز مدتها قبل از شهادت حضرت بوده و ارتباطی به شهادت امام علیه السلام ندارد. جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همینجا کلیک کنید.

گفتیم دیگر از سر عمامه نمی کشند          دیـدیم بی عمامه، امـامی شود عتاب

گـفـتـیم احتـرام به سـجّـاده می کـنند          دیدیم سجده را ششمین بار در عذاب

از آن مسیـر کـوۀ باریـکـتـر ز مـو           عکسی به سینه مانده خدایا بدون قاب

بیت زیر نیز اشکال محتوایی دارد زیرا علت شیعه شدن به هیچ وجه غیبت امام زمان عج نیست

گفتیم محض غیبتتان شیعه می شویم             دادیم امتـحـان بــدی باز در غیاب

شهادت امام جعفر صادق علیه‌السلام

شاعر : محمد ناصری نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن قالب شعر : مثنوی

اگرچه اصل و نسب از تبار اُلفت داشت            به بی وفائی این روزگار عـادت داشت

دوباره سینۀ دریائی اش پُر از غوغاست            که بین آن همه شاگرد باز هم تنهاست


شب و سکوت و مناجات دل نوازش بود            فضای شهر پر از عطر جانمازش بود

ز سـوز اشک، تن پیـرمرد می لـرزید            وَ پا به پای تنش خاک سرد می لـرزید

نـشـانه هـا هـمـه آیـات شــام آخـر بود            که این همه به لبش ذکر وای مادر بود

سر نمـاز و دعـا بود دوره اش کردند            چقـدر مردم این قـوم پـست و نامـردند

چـقـدر ساده شـکـسـتـند خـلـوت او را            وَ زیــر پـای نـهــادنـد حــرمـت او را

دوباره داغ مـدیـنـه خـدا به خـیـر کند            امام و دشمن و کـیـنه خدا به خـیر کند

بـرو فـرشـتــه بـیــاور عـبـای آقــا را            دوبـاره جـفـت نـمـا کـفـش های آقـا را

کسی نمی دهد اینجا بها به موی سپـید            که بـاز کـار امـامی به قـتـلـگـاه کـشید

شبانه رفت و غـریـبانه تا خـدا پـر زد            از این قفس وَ از این شهر بی صفا پر زد

دوباره بـاز عـزا بین عـرش بر پا شد            امـام پـیـر هـم از بی حـرم تـرین ها شد

: امتیاز
نقد و بررسی

ابیات زیر به دلیل مغایرت روایی و مستند نبودن حذف شد؛ در شهادت امام صادق علیه السلام چند نکته را باید توجه کرد ۱ـ واقعۀ احضار امام توسط منصور و به واسطۀ ابن ربیع در بغداد اتفاق افتاده است نه مدینه ۲ـ این موضوع مدتها قبل از مسمومیت و شهادت امام بوده و هیچ ارتباطی به موضوع شهادت امام علیه السلام ندارد ۳ـ موضوع سجاده از زیر پای امام علیه السلام کشیدن؛ به دیوار خوردن؛ تازیانه زدن ؛ به زمین افتادن؛ پیچیدن امامه به دور گردن امام علیه السلام؛ فحاشی ابن ربیع به حضرت زهرا و ... صحیح نیست و مغایر روایات معتبر است ۴ـ موضوع آتش زدن امام صادق علیه السلام به دستور منصور و توسط حاکم مدینه نیز مدتها قبل از شهادت حضرت بوده و ارتباطی به شهادت امام علیه السلام ندارد. جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همینجا کلیک کنید.

طناب و اینهمه آدم دگر برای چیست؟        برای بردن یک پیـرمرد لازم نیست

امام پـیـر پـیـاده نـفـس نـفـس مـی زد             زمین که خورد اجازه نداشت برخیزد

به روی خاک کشیدند جـسـم مولا را             دوبـاره تـازه نـمـودنـد داغ زهـرا را

شهادت امام جعفر صادق علیه‌السلام

شاعر : محمد فردوسی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن قالب شعر : مربع ترکیب

مـا گـدائـیـم گـدای پـسـر فــاطمه ایم            بوسه زن های عـبای پـسر فاطمه ایم

بـنـویـسـیـد فــدای پـسـر فـاطـمـه ایم            گریه کن های عـزای پسر فاطمه ایم


چشم ما چـشمه ای انـدازۀ دریا دارد

هرچه ما گریه کنیم از غم او جا دارد

پیرمردی که خدا در سخنش پیدا بود            زردی برگ گـل یاسـمـنش پیدا بود

سنّ بالایش از آن خم شدنش پیدا بود            با وجودی که خزان در بدنش پیدا بود

نیمه شب بر سر سجّاده عبادت می کرد

مثل یک عاشق دلداده عبادت می کرد

مـاجـرایی که نـبـاید بـشـود، امّا شد            باز هم واژۀ «حرمت شکنی» معنا شد

پــای آتـش بـه در خـانـۀ آقـا وا شـد            در آتـش زده مثـل جگـر زهـرا شد

ولی این بار در خانه دگر میخ نداشت

کار بر سینۀ پروانه دگر میخ نداشت

تا شکست آینه اش اشک زلالش افتاد            با تمـاشای چنین منـظره بالش افتاد

تا که وحشت به دل اهل و عیالش افتاد            باز هم خاطره ای بد به خیالش افتاد

ناگهـان سنگ دلی آمد و آقا را بُرد

بی عـمامه پـسر فـاطـمه را تنها برد

می دوید آه چه با تب نفـسش بند آمد            پا برهـنه پی مرکب نفسـش بند آمد

وسط کوچه دل شب نفـسش بند آمد            نه که یک بار مرتّب نفسش بند آمد

با چنین سرعتی افتادن آقا قطعی است

با زمین خوردن او گریۀ زهرا قطعی است

آهِ بی فاصله اش مرثیه خوانی می کرد            اشکِ پر از گله اش مرثیه خوانی می کرد

اثر سلسله اش مرثیه خوانی می کرد            پای پر آبله اش مرثیه خوانی می کرد

دختری را که یتیم است پیاپی نزنید

زخم هایش چه وخیم است! پیاپی نزنید

: امتیاز
نقد و بررسی

توصیه میشود بند آخر به جهت حفظ حرمت اهل بیت و استناد ضعیف آن خوانده نشود

عمّه ام در سر بازار ... نگویم بهتر                عدّه ای هرزه و بیکار ... نگویم بهتر

با دف و هلهله و تار ... نگویم بهتر                ناگهان چشم علمدار  ... نگویم بهتر

تا که او را جلوی نیزه ی سقّا بردند

ناله زد آه عمو روسری ام را بردند

شهادت امام جعفر صادق علیه‌السلام

شاعر : مجتبی صمدی شهاب نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : غزل

مثل هـمیشه شـهـر مـدیـنه عـزا گـرفت           از دود آه حـضرت صادق فـضا گرفت

هفت آسمان برای غـمش گریه می کنند           از داغ او عـرش خـدا هـم عـزا گـرفت


از زهـر آهِ سـیـنـۀ او پُر حرارت است           این زهر از او مجال نیاز و دعا گرفت

از آن شبی که شعـله در خـانه اش زدند            درد قـــدیــمـی دل او بــاز پـا گــرفـت

درد قــدیــمــی دل او داغ مــادر اسـت            دردی که جان ز پـیکـر آل عـبا گرفت

وقتی که تارموی سفیدش به خاک خورد            شهر مـدیـنه هـالـۀ مـحـنت سرا گرفت

شکـر خـدا کـه دیـدۀ او مـیـخ در نـدیـد            میخی که وحشیانه به یک سینه جا گرفت

این ضربه ها کـشید به گـودال قـتـلـگاه            وقتی که شمر گیسوی شه از قفا گرفت

آمـــد دوازده صـــدا پـشـت یــکــدگــر            دریـای خـون تـمام تــن کـربـلا گرفت

سر از بدن جدا شد و بر نـیزه شد بلـند           این منظره تـوان ز زمین و سما گرفت

سنگش زدند و وای که غلطید بر زمین           بـوی سـر حـسین هـمۀ کـوچه ها گرفت

بوی تنور و شعله و خاک وزمین چه باک            بـوی شـراب از لب طـشت طلا گرفت

این سر که چیزی از سر ورویش نمانده بود           جان از وجـود دخـتـرک بی نـوا گرفت

: امتیاز
نقد و بررسی

دو بیت زیر به دلیل نا مفهوم بودن و جا افتادن بهتر معنی و مفهوم شعر و حفظ حرمت ها تغییر داده شد

هفت آسمان برای غمش گریه می کنند          از غـصه اش دل پـره  درد خـدا گرفت

شکر خـدا که دیده ی او مـیخ در ندید          میخی که در ظرافت یک سینه جا گرفت

بیت زیر نیز به دلیل اینکه مغایر روایات معتبر است و مستند نیست حذف گردید.

وقتی که دست بسته از آتش عبور کرد           مضمون یاس وشعله از آن ماجراگرفت

ضمنا بیت زیر نیزاگر اشاره به داخل قبر داشته باشد قابل پذیرش است و اگر غیر آن باشد تحریفی است و صحیح نیست زیرا هنگام احضار حضرت زمین خوردن صورت نگرفت و این موضوع تحریف است

وقتی که تارموی سفیدش به خاک خورد           شهر مدینه هاله محنت سرا گرفت

شهادت امام جعفر صادق علیه‌السلام

شاعر : احسان محسنی فرد نوع شعر : مرثیه وزن شعر : فاعلاتن فاعلاتن فاعلات قالب شعر : مسدس

دل گـرفـتـه یــاد ایــوان بـقــیـع            دیــده ای داریــم گریــان بـقـیــع
حـیـف بر خـاکش بـتابد آفـتـاب            سایـۀ عـرش است بر جان بقیع


غربتـش چون شـمع آبم می­ کند
صحـن ویـرانش خـرابم می­ کند

نسل در نسل عشق دارم، عاشقم            چون گرفـتارت کما فی الـسّابقـم
شـیـعـۀ فـقـه و اصـول مـذهـبـم            زنــده از انــوار قـال الـصّـادقـم

کرسی درست جهـاد اکبر است
ابن حیّان و مفـضّل پرور است

فـاطـمـیّــه سـفــرۀ جـانـانــه ات            بود هـر شب روضۀ ماهـانه ات
درس اول روضه خوانی بود و بس            تا حسینـیّه است مکتب خانه ات

روزی یک عمر ما دست شماست
خرج راه کـربلا دست شماست

بـاز بــر بـیـت ولا آتـش زدنــد            نیـمه شب وقت دعـا، آتش زدند
بــاز هـم دست ولایت بـسـتـه و            پـشت در صدیـقـه را آتش زدند

نه ردایی نه عـمّـامه بـر سـرت
بود خـالی جـای زهـرا مـادرت

خوب شد خواهر گرفتارت نشد            نـیـزه ای در فـکـر آزارت نـشد

اهـل بیتت را کـسی سـیـلی نزد            زیـور آلات کـسـی غـارت نشد

خواهری می­کرد با حسرت نگاه
دست و پا می­زد حسین در قتلگاه

: امتیاز
نقد و بررسی

بند زیر به دلیل مغایرت روایی و مستند نبودن حذف گردید؛  موضوع احضار امام توسط منصور ملعون و ابن ربیع که سید بن طاوس در صفحۀ ۱۹۲ مهج الدعوات علامه مجلسی در بحارالأنوار ج ۴۷ ص ۱۹۵ شیخ عباس قمی در منتهی الآمال ص ج ۲ ص ۱۳۹۳ و دیگر علما و مورخین آن را روایت کرده مدتها قبل از شهادت امام و در شهر بغداد اتفاق افتاده است نه در مدینه؛ و مطالبی همچون سجاده کشیدن از زیر پای امام، شکسته شدن نماز، تازیانه زدن؛ به زمین افتادن؛ پیچیدن امامه به دور گردن امام علیه السلام و دشنام ابن ربیع به حضرت زهرا نادرست است و مغایر این روایت معتبر است؛ جهت آگاهی بیشتر از اصل روایات معتبر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه نموده و یا در همین جا کلیک فرمائید

سالخورده طاقـتـش کم می شود          بی زدن هم قامتش خـم می شود
بر زمین می افتد و در کوچه ها        تا که ضرب دست محکم می شود

خود به خود ای وای مادر می کند
یــاد خـون زیر مــعــجــر می کند

شهادت امام جعفر صادق علیه‌السلام

شاعر : یوسف رحیمی نوع شعر : مدح وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن قالب شعر : غزل

پُر از شمـيـم بهشت است منـبـرت آقا            بـه بـرکـت نــفـحـات مـعــطـرت آقـا

هنوز عـطـر و شـمـيـم محـمـدی دارد            گـلِ دمـيـده ز لـبـهـای أطـهــرت آقـا


شـبـيـه حضرت خـاتم مدينه الـعـلـمی            عـلـوم می چکـد از خاک معـبرت آقا

چهارهزار حکيم و فـقـيـه و دانـشمـند            رهـيـن مکـتـب انديـشـه گـستـرت آقا

اشاره های نگـاهـت زُراره می سـازد            شنـيـدنی است کـرامات محضرت آقا

و ديـده ايـم به وقـت جـهــاد انـديــشـه            هـزار مـرتـبـه مـا فـتـح خـيـبـرت آقا

ببـين که شيعـۀ صبح نگـاه تو هـستـيم            در آســمـان هـمـيـشــه مـنـوّرت آقــا

هنوز شيعه و « قال الامامُ صادق» هست            کــنـار چـشـمـۀ جـاریِ کـوثـرت آقـا

سـبـد سـبـد گـل لالـه به بـاغ دل دارم            بـه احـــتـــرام دل داغ پــرورت آقــا

نـبـود غـيــر گل آه و غــنچـۀ شـيـون            به باغ بـغـض گـلو گـير حنجـرت آقا

مگر نه شيعۀ تو در تـنـور آتش رفت            چگـونه سوخت بهشت معـطـرت آقا

در آن شبي كه تو را پا برهنه می بردند            بهـشت عـاطـفـه هـا بود پـرپـرت آقا

من از حضور شريفت اجازه می خواهم            كه روضه خوان شوم امشب برابرت آقا

اگر چه حرمتتان را شكسته اند آن شب            نـبـستـه اند ولی دسـت خـواهـرت آقـا

چه خوب شد كه نشد در مقابل چشمت            كـبود، چـهـرۀ معـصوم دخـتـرت آقا

گـل گـلـوی تو را دشـنه ای نـبـوسـيده            و ماهِ نـيـزه نـشيـنـان نـشـد سرت آقا

به حـرمت لب تو، چـوب پا نزد آنجا            و داغ نـعـل نـديـده است پـيـكرت آقا

: امتیاز

شهادت امام جعفر صادق علیه‌السلام

شاعر : علی اکبر لطیفیان نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن قالب شعر : غزل

همان امام غـریبی که قـامتش خـم بود           به روی شانـۀ پیرش غـم دو عـالم بود

میـان صحـن حـسـینیـۀ دو چـشـمانـش           همیشه خـاطـرۀ ظهـر یک محـرم بود


دل شکـسـتۀ او را شـکـستـه تـر کردند           شبیه مـادر مظلومه اش پـر از غـم بود

اگر تمـام مـلائک ز گـریـه می مـردند           به پـای خانـۀ آتـش گـرفـته اش کـم بود

حدیث حرمت او را به زیـر پا بـردنـد           اگــر چــه آبـــروی خــانــدان آدم بـود

شتـاب مـرکـب و بـنـد و تعـلـل پـایـش           زمیـنه های زمین خوردنش فراهم بود

امان نداشت که عمامه ای به سر گیرد           همان امام غـریبی که شانه اش خم بود

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما پیشنهاد می‌کنیم به منظور انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.

همان امام غریبی که شانه اش خم بود       به روی شانه ی پیرش غم دو عالم بود

شهادت امام جعفر صادق علیه‌السلام

شاعر : یوسف رحیمی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن قالب شعر : غزل

غروب سرخ نگاهش به رنگ ماتم بود           غريب شهرِ خودش نه، غريب عالم بود

چقدر روضۀ كرب و بلا بپا می داشت           به روی سـر در خانه هميشه پرچم بود


اگر چه زخم جگـر تازه می شد اما باز           برای داغ دلـش روضـه مثل مرهم بود

هـمـيـشـه در وسط كـوچـۀ بـنی هـاشـم           پـر از تـلاطم اشـكِ مصيبت و غـم بود

شبی كه در تب آتش بهشت او ميسوخت           شكسته قامت و آشفـته حال و درهم بود

كبـودِ زخـمِ طناب و اسارت و غـربت           چـقـدر در نظـرش كـربـلا مـجـسّـم بود

خلاصه لحـظـۀ آخـر، زمان تـدفـيـنـش           بـسـاط غـسـل و بساط كـفـن فراهم بود

در آن زمان به خـدا هـر دلی پـريـشانِ           شهـيــد بـي كــفــن واديِ مـحــرّم بــود

به زخـم پـيـكـر گـل، بـوريا نمی پـيچيد           اگـر كه پـيـرهـن پـاره پـاره ای هـم بود

: امتیاز

زباحال امام جعفر صادق علیه‌السلام قبل از شهادت

شاعر : قاسم نعمتی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن قالب شعر : غزل

منی که بـر همه عـالـم گـره گــشا بودم           مـیــان مـوج مـصیـبــات مـبــتــلا بودم

همیشه غفلت اصحاب دردِسر ساز است           به وقـت فـتـنه چـه بی یـار و آشنـا بودم


کـنـار مـنـبـر من مـکـتـب جـدیـد زدنـد           در آن غـبار زمان چـشـمـۀ هـدی بودم

حقـیـقـت همه قـرآن میان قلب من است           مـنـم که بـر هـمـۀ خـلـق رهـنـما بــودم

شبی که از همه سو ریخـتـنـد در خـانه           فـقـط به یـاد غــریـبـیِ مـرتـضی بـودم

همـین که شـعـلـۀ آتـش به خانه ام افـتـاد           نـفـس نـفـس زدم و یـاد خـیـمه ها بـودم

اگرچه شکر خـدا دختری نسوخت ولی           به یــاد شــام غــریـبان کــربــلا بــودم

کـمی ز روضـۀ  گـودال بـر سـرم آمـد           به گـیـسوان  پریشـان چو در نـوا بودم

نخـورد یک نـوک نـیـزه به پیـکرم امـا            بـه یــاد قــاری بـالای نـیـزه هـا بــودم

: امتیاز
نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما  پیشنهاد می‌کنیم به منظور انطباق مطالب با روایات مستند و معتبر و انتقال بهتر معنای شعر، بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید؛ وضوع آتش زدن خانه امام که مرحوم کلینی در صفحۀ ۴۷۳ جلد اول اصول کافی و دیگر مورخین نیز از ایشان آن را نقل می‌کند در مدینه اتفاق افتاده است و حضرت آن را با پا خاموش کرده و میفرمایند من فرزند ابراهیم خلیل الرحمان هستم، .و هیچ ارتباطی نیز با داستان احضار حضرت که در بغداد اتفاق افتاده ندارد  لذا حواشی نقل شده برای این روایت در هیچ کتاب معتبری نیامده است. جهت آگاهی بیشتر از اصل روایات معتبر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه نموده و یا در همین جا کلیک فرمائید.

همـین که شـعـلـۀ آتـش به دامـنـم افـتـاد             نـفـس نفـس زدم و یـاد خـیـمـه ها بودم

ابیات زیر به دلیل مغایرت با روایات معتبر حذف شد؛ موضوع احضار امام توسط منصور ملعون و ابن ربیع که سید بن طاوس در صفحۀ ۱۹۲ مهج الدعوات علامه مجلسی در بحارالأنوار ج ۴۷ ص ۱۹۵ شیخ عباس قمی در منتهی الآمال ص ج ۲ ص ۱۳۹۳ و دیگر علما و مورخین آن را روایت کرده مدتها قبل از شهادت امام و در شهر بغداد اتفاق افتاده است نه در مدینه؛ و مطالبی همچون سجاده کشیدن از زیر پای امام، شکسته شدن نماز، تازیانه زدن؛ به زمین افتادن؛ پیچیدن امامه به دور گردن امام علیه السلام و دشنام ابن ربیع به حضرت زهرا نادرست است و مغایر این روایت معتبر است؛ جهت آگاهی بیشتر از اصل روایات معتبر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه نموده و یا در همین جا کلیک فرمائید.

قیام داشتم و ناگهان زمین خوردم             سحر که غرق مناجات با خدا بودم

در آستانۀ در صورتم به جایی خورد           اسیر ضربۀ سیلیِ بی هوا بودم

میان کوچۀ باریک گیر افتادم            شبیه مادر خود زیرِ دست و پا بودم

همین که شعلۀ آتش به دامنم افتاد          نفس نفس زدم و یاد خیمه ها بودم

بیت زیر نیز به دلیل آنکه در مصرع دوم شان اهل بیت رعایت نشده و اشاره به تحریف سر برهنه بودن اهل بیت در شام دارد حذف شد

سرم برهنه، شبانه کسی ندید چه شد         به یاد شام و نظرهای بی حیا بودم

شهادت امام جعفر صادق علیه‌السلام

شاعر : محمد حسین رحیمیان نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع قالب شعر : غزل

می سوخت بین شعـله ها بال و پر تو            آتـش نشـد شـرمـنده از مـوی سر تو

با رفـتن تو آسمـان هم گریه می کرد            آن شـب نبود عمامه ای روی سر تو


پای برهـنه پشت یک مـرکب دویدن             نـگـذاشت نـایی در میـان پـیـکـر تو

دیــدنــد خــیــلی داغــدار کربــلایـی            شام غریبان شـد به پا در محضر تو

در کـوچـه های خـلـوت شهـر مـدینه            تـنهـا غــریـبـی بـود یـار و یـاور تو

جای هـزاران سجـدۀ شـکـرانه دارد            خـنـجر نیـامد بر ضـریح حـنـجر تو

: امتیاز
نقد و بررسی

ابیات زیر به دلیل مغایرت روایی و مستند نبودن حذف شد؛ در شهادت امام صادق علیه السلام چند نکته را باید توجه کرد ۱ـ واقعۀ احضار امام توسط منصور و به واسطۀ ابن ربیع در بغداد اتفاق افتاده است نه مدینه ۲ـ این موضوع مدتها قبل از مسمومیت و شهادت امام بوده و هیچ ارتباطی به موضوع شهادت امام علیه السلام ندارد ۳ـ موضوع سجاده از زیر پای امام علیه السلام کشیدن؛ به دیوار خوردن؛ تازیانه زدن ؛ به زمین افتادن؛ پیچیدن امامه به دور گردن امام علیه السلام؛ فحاشی ابن ربیع به حضرت زهرا و ... صحیح نیست و مغایر روایات معتبر است ۴ـ موضوع آتش زدن امام صادق علیه السلام به دستور منصور و توسط حاکم مدینه نیز مدتها قبل از شهادت حضرت بوده و ارتباطی به شهادت امام علیه السلام ندارد. جهت کسب اطلاعات بیشتر به قسمت روایات تاریخی همین سایت مراجعه کرده و یا در همینجا کلیک کنید.

از نـعـره مـسـتـانه یک نامـسـلـمان           آن شب پرید از خواب شیرین دختر تو

دست خدا را باز بستند این جماعت          آقا چه خــالــی بود جــای مــادر تو

در کوچه های خـلـوت شهـر مدینه            تنها غــریـبی بود یـار و یــاور تو

شهادت امام جعفر صادق علیه‌السلام

شاعر : وحید محمدی نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : غزل

بــاز از دعــای مـادر نــام آشـنـای ما            امشب بساط روضه به پا شد برای ما

خون گـریـه می کـنـند تـمام سـتـاره ها            همراه چـشـم های زمیـن پـا به پای ما


از بوی دود و آتش کوچه مشخّص است            بوی مدیـنه می دهد این گـریه های ما

یک عـدّه از سـقـیـفـه شبیه مغـیره باز            خـون کـرده اند بر جـگـر مـقـتـدای ما

یک پیرمرد پای پیاده! چه روضه ای!            خاکی به سر کنیم از این ماجـرای ما

شیخ الائمه و سر عریان عجیب نیست؟            این ها شده است غـصّـۀ بی انتـهای ما

: امتیاز

شهادت امام جعفر صادق علیه‌السلام

شاعر : غلامرضا سازگار نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : غزل

عالم ز آه، تیره تر از صبح محشر است            خـون جـگـر به دیـدۀ آل پـیـمـبـر است

شهر مدیـنـه گـشـته عـزا خـانـۀ وجـود            رخت سیاه بر تن زهرا و حـیـدر است


گفتم چه روی داده که از خاطرم گذشت            امشب شب یتیمی موسی ابن جعفر است

گـریـنـد بر امـام شـشـم هـفـت آسـمــان            در نه فلک قـیامت عظمای دیگر است

جسمی که آب شد زجفا زیر خاک رفت            در قلب آب و خاک از این داغ آذر است

خواهی اگر که بوسه زنی بر مزار او            قبرش کنار تربت زهـرای اطهـر است

آتـش زدنـــد خــانــۀ او را حـرامــیـان            این اجر خوبی پدر و ارث مـادر است

جز تَلّ خاک نیست نشانی از آن مزار            الحـق که نـنگ آل سعـود ستمگر است

قـامـت خـمـیـده؛ تن شده مانند شمع آب            این شـاهد جـنایت منصور کـافـر است

بر او بریز اشک که این گریه نزد حق            با گـریه بر حسیـن ثـوابش برابر است

با آنکه بسته است به رویش در بـقـیـع            میثم هماره چشم امیدش به این در است

: امتیاز

حضرت عبدالعظیم حسنی

شاعر : محمد جواد غفور زاده نوع شعر : مرثیه وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : غزل

از بوستان فاطمه، عطر و شمیم داشـت            با دوستـان فـاطـمه، لطف عمـیـم داشت

خواندند اهـل معرفت او را "نگین ری"            با آن که نام و شهرت "عبدالعظیم" داشت


این گلشن "حسن" این عـاشـق "حسین"            با مهر و عشق و عاطفه عهدی قدیم داشت

گـل واژه حـدیـث از آن لـعـل جـان فـزا            عطر بهـار وحی و صفای نـسیم داشت

از محضر سه حجت معصوم فیض برد            یعـنی که ره به چشمه فوز عظیم داشت

مثـل کـبوتــران حــرم خــانــۀ "رضــا"            روحــی در آستــان ولایت مقـیـم داشت

شــاگرد پــاک بـاخـتـه مکتـب "جــواد"            دستی پر از کرامت و طبعی کریم داشت

از پــرتــو هــدایت "هــادی" اهــل بیت            راهــی بـه آســتـان خـدای رحیـم داشت

ایمان خویش را به امـامش ارائـه کــرد            با آن که جان روشن و قلب سلیم داشت

بـا خــانــدان وحــی پــل ارتــبــاط بــود            با اهـل بــیت رابطه ای مستـقـیـم داشت

طــور تـجــلــی ســـه امــام هـــمــام را            چون درک کرده بود، مقام کـلیم داشت

شب تا به صبح شعر "شفق" را مرور کرد            مرغ سحر که زمزمه "یا کریم" داشت

: امتیاز